اثرات بازاریابی را میتوان در هر جایی مشاهده کرد. مردم و سازمانها چه به طور رسمی و چه به طور غیررسمی درگیر فعالیتهایی هستند که میتوانیم آنها را فعالیتهای بازاریابی بنامیم. بازاریابی به قطعه بسیار مهمی در پازل موفقیت تبدیل شده است. ردِ پای بازاریابی را میتوان در هر کاری که انجام میشود، پیدا کرد؛ و این روزها، به معنای واقعی «در هر کاری!»
یکی از عوامل کلیدی در پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ آمریکا، طراحی و اجرای یک برنامه بازاریابی دقیق و مناسب بود.
برنامه تبلیغاتی «اوباما برای آمریکا»، برنامهای بود که یک شخصیت سیاسی کاریزماتیک را به خوبی با یک پیام امیدوارکننده و یک برنامه بازاریابی کاملاً پیشرفته و یکپارچه، ترکیب کرد. این برنامه بازاریابی، دو هدفِ کاملاً متفاوت را دنبال میکرد: افزایش تعداد رأیدهندگان از طریق ارسال پیامهای متعدد به آنها و به طورِ همزمان، مخاطب قرار دادن گروههای خاصی از رأیدهندگان. روشهای چندرسانهای این برنامه، ترکیبی از رسانههای سنتی و اینترنتی و همچنین، رسانههای پولی و رایگان بودند. بعد از آنکه تحقیقات مشخص کردند که رأیدهندگان زیادی با اوباما آشنا شدهاند، مجریان برنامه تبلیغاتی، سخنرانیهای ویدیویی وی را به تبلیغات چاپی، راديو-تلویزیونی و محیطی وی اضافه کردند تا رأیدهندگان با نظرات اوباما نیز آشنا شوند. تیم تبلیغاتی اوباما، تبلیغات اینترنتی را در مرکز برنامههای تبلیغاتیشان قرار دادند و این نوع از تبلیغات را به عنوان مرکز فرماندهی سایر برنامههای روابط عمومی، تبلیغاتی، رسانهای و جمعآوری کمکهای داوطلبانه در تمامی ۵۰ ایالت آمریکا انتخاب کردند. در این میان، فلسفه کاری تیم تبلیغاتی اوباما عبارت بود از: «بکارگیری ابزارهای اینترنتی برای کمک به خودسازماندهی طرفداران اوباما و سپس، استفاده از آنها به عنوان مبلغان او». در این راه، فناوری اطلاعات در حقیقت ابزاری برای «توانمندسازی طرفداران اوباما با هدف انجام کارها و فعالیتهای تبلیغاتی مورد علاقهشان» به حساب میآمد. هر چند که شبکههای اجتماعی مانند Facebook، YouTube و Twitter، رسانههای حیاتیای بودند، اما قدرتمندترین ابزار تبلیغات اینترنتی اوباما، یک فهرست ایمیل 13.5 میلیون نفری از طرفداران وی بود.
فهرستی که منجر به جمعآوری بیش از ۵۰۰ میلیون دلار کمکهای مردمی از حدود ۳ میلیون طرفدار، سازماندهی بیش از ۳۵ هزار گروه مردمی در وبسایت My.BarackObama.com، ارسال بیش از 1800 ویدیوی تبلیغاتی از فعالیتهای اوباما به YouTube و از همه مهمتر، انتخاب اوباما به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شد.
همچنین، یکی از موفقترین روشهای بازاریابی پیامکی (SMS marketing) آنها این بود که اوباما اظهار داشت که انتخاب معاون رئیسجمهور را از طریق پیام به هواداران خود اعلام خواهد کرد. علاوه بر آن، این کمپین با اجازه دادن به مردم برای نوشتن سوالات در همان موضوعِ ارائه شده و دریافتِ پاسخ، نفوذ بسیاری در جامعه پیدا کرد. به عنوان مثال، اگر کسی درباره جنگ عراق سوالی را ارسال کند، پاسخی همراه با موضع اوباما در مورد آن همراه با لینک وبسایت وی برای اطلاعات بیشتر دریافت میکند.
اوباما قبل از اطلاعرسانی به عموم مردم از طریق رسانههای جمعی، با ارسال پیام به طرفداران خود، آنها را در اولویت قرار میداد. بدین ترتیب، وی با ایجاد احساس نزدیکی به کاندیدا در بخشی از جامعه، باعث شد طرفدارانش احساس احترام و ارزش بیشتری کنند.
موفقیت در بازاریابی اتفاقی نیست بلکه حاصل برنامهریزی و اجرای دقیق برنامههای مختلف است. بازاریابی را میتوان هم علم و هم نوعی هنر دانست. از این رو، تضادهای متعددی بین جنبههای علمی و هنری یا خلاقانه بازاریابی وجود دارد.
یک استراتژی دیجیتال قوی برای بازاریابی سیاسی (Political Marketing) دیگر یک گزینه خوب به شمار نمیآید بلکه به یک ضرورت تبدیل شده است. آمارها نشان میدهد میزان زمانی که افراد در رسانههای دیجیتال میگذرانند، به سرعت در حال رشد است و در مقابل، مخاطبانِ رسانههای سنتی نظیر روزنامهها، تلویزیون، رادیو و… در حال کاهش هستند.
منبع:
Marketing Management – Kotler & Keller
callhub.io
business2community.com